به گزارش گروه فرهنگی حیات؛ محسن اسلامزاده، مستندساز چند سالی است که با ساخت کارهایی در محور مقاومت روایتگر اتفاقاتی میشود که بازگویی آن نیاز به جسارت و پشتکار کافی دارد. برای مثال وی در ساخت «تنها در میان طالبان» چند ماه را با نیروهای طالبان گذراند. این فیلمساز اخیراً با ساخت «پاییز پنجاه سالگی» نگاهی غیرکلیشهای به سردار سلیمانی داشته است. این فیلم توانست در آخرین دوره جشنواره سینماحقیقت برگزیده بخش جایزه شهید آوینی باشد.
داستان
قصه این مستند از زبان یک شهید روایت میشود؛ شهیدی که سالها با حاج قاسم همرزم بوده است. نکته دیگر اینکه این فیلم اقتباسی از کتابی با عنوان «پاییز پنجاه سالگی» است که در آن خاطرات فاطمه بهبودی، همسر شهید محمد جمالی روایت میشود. درباره شکل روایی قصه نیز باید بگویم تا به امروز چنین پرداختی را در کمتر کار مستندی شاهد بودیم، زیرا روایت قصه از زبان شهید شکل روحانی به کار داده است.
درباره داستان فیلم باید اضافه کرد نگاه به حاج قاسم شکلی یکسویه ندارد چون وقتی قهرمان قصه خود یک شهید است ناخودآگاه بار اغراق از اثر دور میشود. در ضمن اقتباس بودن قصه دیگر نقطه قوت کار است. وقتی اثری از اقتباس بهره میبرد ناخودآگاه بار تحقیقی آن بالا میرود زیرا نویسنده کتاب برای نگارش تحقیقات لازم را انجام میدهد.
ساختار
شاید اصلیترین امتیاز مستند مذکور، نوع روایت، ساختار و نحوه نزدیکشدن به سوژه که همان شخصیت حاج قاسم سلیمانی بوده، باشد چراکه کاراکتر سردار سلیمانی به دلیل ویژگیهای متمایز و منحصربهفردی که دارد میتواند سوژه بسیاری از فیلمهای داستانی و مستند باشد، اما هدر ندادن و استفاده درست از این سوژه ناب بحث دیگری است که به نظر میرسد اسلامزاده تمام سعی خود را کرده که این ایده ناب هدر نرود، بهطوریکه در مستند «پاییز پنجاهسالگی» مستندساز تلاش کرده فارغ از نگاه احساسی، شعارزده و ژورنالیستی ابعاد تازهای از بینش، رفتار و سیاستهای فرمانده سپاه قدس ایران را به نمایش درآورد.
برای این مهم اسلامزاده به سراغ گونه سینمایی تریلر رفته و در اثنای روایت یک داستان مستند با ابعاد اکشن و هیجانانگیز، نقش و حضور سردار سلیمانی را به نحوی زیرپوستی اما تاثیرگذار به تصویر کشیده است. این تمهید سینمایی فیلمساز و استفاده از شخصیت حاج قاسم در سایه و تصویر حضور پررنگاش در فروکشکردن ناآرامیها در جنوب شرق کشور به طور ناخودآگاه و غیرمستقیم شمایلی شجاعانه، سیاستمدارانه و توانگر از فرمانده سپاه ثارالله به مخاطب ارائه میدهد که تفاوت زیادی با آثار سطحینگرانه و دمدستی این چنینی دارد که سعی دارد سردار سلیمانی را در حد برخی تعاریف کلیشهای به تصویر درآورد.
به نظر میرسد استفاده از منابع غنی ادبی و ترسیم سینمایی و دراماتیک اسطورههای ایرانی و اسلامی اصلیترین و برجستهترین راهکاری است که اسلامزاده در فیلم جدیدش به آن رسیده و این خط و مسیر قادر است برای دیگر فیلمسازان این حوزه بسیار مفید فایده باشد، چراکه در سالهای اخیر استفاده ابزاری و شعاری از برخی شخصیتها و سوژهها باعث تلف شدن و هدر رفتن ظرفیت بالای این افراد شده که متاسفانه این الگوی نادرست در سینمای داستانی و مستند فراوان تجربه شده و نیاز به بازنگری دارد.
درباره ساختار «پاییز پنجاه سالی» چند نکته فنی نیز میتوان برشمرد. ابتدا ریتم کار است که به مدد تدوین خوب خستهکننده نیست. همچنین تصاویر به ویژه هلیبردهایی که کار استفاده کرده، زیبایی بصری به اثر داده است. درباره کارگردانی هم باید گفت محسناسلامزاده بعد از سالها مستندسازی دیگر به پختگی رسیده که در کارش کمتر افت کیفی را شاهد هستیم.
این فیلم تصمیم دارد در کنار پرداختن به مدافعان حرم به حاج قاسم نظر داشته باشد اما در این راستا هیچگاه نخواسته با اغراق تماشاگر را از مستند دور کند. این امر باید در کارهای مشابه هم ادامه داشته باشد، چون وقتی مخاطب با قهرمانان از جنس خود مواجه میشود، میفهمد میتوان راه حاج قاسم را ادامه داد تا این کشور در سالهای بعد حاج قاسمهای فراوان داشته باشد.
در خاتمه باید گفت، قهرمان فیلم شکل کاملاً مردمی دارد. این موضوع نیز یکی از ریزبینیهای کارگردان است که به مقبولیت «پاییز پنجاه سالگی» افزوده است. این مستند یک قدم رو به جلو دیگر برای محسن اسلامزاده است.